آیا از شغلتان راضی هستید؟!
آیا از شغلتان راضی هستید؟!

آیا از شغلتان راضی هستید؟!

آیا از شغلتان راضی هستید؟!
بازدهی کار شما  با رضایتی که نصیب شما می کند و آن نیازی که از جهان برطرف می کند رابطه دارد. اگر این بازدهی در خدمت شما و نیاز جهان بود زندگی بهشت یا چیزی در حد آن می شود و اگر خسته کننده و ملال انگیز بود و نیازی از جهان بر نداشت، زندگی جهنمی بیش نخواهد بود.

 

رضایت شغلی یکی از عوامل موثر در سلامت روان میباشد.شما چقدر از شغلتان راضی هستید؟

اغلب اشخاص میان کار و تفریح تفاوت می گذارند. مارک تواین در این زمینه می گوید: کار مشمول هر اقدامی است که جسم به انجامش مجبور است، اما تفریح آن کاری است که جبری به انجام آن نیست.

در این میان جمعی و از جمله شکسپیر به این نتیجه رسیده اند که اگر همه ی سال تفریح و تعطیل می بود، ورزش و تفریح به اندازه کار ملال انگیز می شد.

اگر کاری را که دوست ندارید انجام می دهید، اگر کارتان خسته کننده و ملال انگیز است، اگر در جریان کار خود باید با اشخاصی سر و کله بزنید که آنها را دوست ندارید، کارتان را تغییر بدهید. خلیل جبران می گوید: اگر نمی توانید با عشق کار کنید، اگر کارتان ملال انگیز است، چه بهتر که از این کاردست بکشید.

بخش مهمی از ساعات بیداری عمر شما در محل کار می گذرد بنابراین هرگز روا نیست که این ساعات در ناراحتی و ملالت سپری شوند. کاری را انتخاب کنید که از آن لذت ببرید. قبل از یافتن این شغل شاید بهتر باشد که رشته شغلی خود را بیابید. جان روسکین می گوید: برای اینکه اشخاص از کار خود راضی باشند سه شرط باید وجود داشته باشد: باید مناسب آن باشند، از آن کار بیش از اندازه نکنند و از انجامش احساس موفقیت نمایند.

گاه نیازی به تغییر شغل نیست، کافیست که طرز تلقی خود را در قبال  آن شغل تغییر دهید. فلسفه کار این مفهوم را می رساند که کار چیزی است که بدون دریافت پاداش یا جبران، آن را انجام نمی دهید. برای اغلب اشخاص این پاداش در پول خلاصه می شود. اگر پاداش کار را با پول برابر می دانید, پیشنهاد ما این است که پاداش را تغییر دهید. می توانید اگر خواستید جای آنرا با دوست داشتن دیگران یا خدمت به جامعه عوض کنید، به این مفهوم که شما کار می کنید تا علاوه بر کسب پول، برای دیگران و جامعه مفید باشید.

اگر می خواهید رویاهایتان به حقیقت بپیوندند باید کار کنید و بدانید که برای رسیدن به هدف، هیچ کاری خسته کننده نیست. بعضی از اشخاص هم در برخورد با کار به فرامین مذهبی توجه دارند: (عبادت کار و کار عبادت است). جای تردید است عباراتی از این گونه اکثر افراد را به عزم کار از رختخواب بیرون بکشد، اما احتمالاً این عبارت از خلیل جبران ممکن است چنین مهمی را تحقق بخشد: (کار عشق مریی است).

اگر کار را راهی برای تجلی عشق بدانیم، در این صورت هر کاری انجام دهیم می تواند لذت بخش و سازنده باشد.

اگر در رستورانی کار می کنید و توریست ها یکی پس از دیگری هم چنان از راه می رسند، به جای اینکه چهره در هم بکشید و (چقدر غذا؟) بگوئید، با خود فکر کنید( من به این افراد کمک می کنم تا از سفر خود لذت بیشتری ببرند؟) به هر صورت چه بگویید چه نگویید باید غذای مورد نیاز میهمان ها را روی میزشان بگذارید. اما با یک طرز تلقی، احساس ملالت و با طرز تلقی دیگر، احساس شادمانی می کنید.

بنابراین اگر از کار خود متنفرید، یا شغلتان را عوض کنید، یا طرز تلقی خود در قبال آنرا. یا این یا آن!

ممکن است بگویید بدون این شغل نمی توانم زندگی کنم، اما اگر براستی از شغل خود متنفر باشید دلیلی بر حفظ آن نیست.

منبع:

http://drshahmiri.com

تعداد بازدید: 1104

تذکر مهم شما نمی توانید با تکیه بر مطالبی که در سایت e پزشک منتشر می شود مبادرت به خود درمانی کنید.